سه شنبه, ۰۷ فروردین ۱۴۰۳

کارآفرینی در روستا

کارآفرینی در روستا

آیا تا به حال نیازمندیهای روستای خود را شناسایی کرده ایم؟

آیا جهت راه اندازی شغل های مورد نیاز روستای خود اقدام کرده ایم؟

و چندین سوال دیگر ذهن ها را به خود مشغول می کند….

براستی اهالی روستای ما به جزء صیادی قابلیت دیگری ندارند؟

هم اکنون که سایت دیوان نیوز تا حدودی توانسته جمعیت جوان روستا را دور هم جمع کند. وقت آن است که همفکری در این زمینه با هم دیگر داشته باشیم.

در ابتدا به جاست، یادآوری نمایم که خواستن، توانستن است. و هیچ موفقیتی بدون زحمت و تلاش به دست نمی آید و پس از تحمل سختی ها بایستی در این راه استقامت داشته باشیم. چرا نباید روستای دیوان تمام تخصص های مورد نیاز روستای خود داشته باشد. روستایی که سه دهه پیش نجاری داشته است هم اکنون چرا اثری از این تخصص در روستا نیست. دو دهه پیش روستای ما دو کارگاه بلوک زنی داشت که یکی از آن  بیشتر فعال نیست و چندین مورد دیگر. کافی است که یک نگاه ساده به روستاهای مجاور خود بیاندازیم. در یک روستا سه کارخانه تولید یخ و یخسازی داریم، در همان روستا چندین کارگاه جوشکاری در کنار این فعالیتها چندین کارگاه بزرگ لنج سازی و غیره.

لازم به ذکر است که صیادی با مصرف حدود ۷۵۰۰ کیلو کالری انرژی یکی از سخت ترین مشاغل دنیا است.

۱- آیا روستای ما قابلیت راه اندازی یک کارگاه نان سنتی محلی خودمان را ندارد؟ کاری که نیاز به هیچ مجوزی به جزء بهداشت فردی ندارد و سرمایه بسیار کمی نیاز دارد و در طول یک ماه می تواند راه اندازی شود. پس پیشنهاد می شود چندین جوان با کمک مادران و خواهران خود یک نانوایی سنتی راه اندازی نمایند که می تواند هزینه حداقل دو خانواده را تامین کند.

۲- یکی از کارهای کم هزینه دیگر، راه اندازی مرکز خرید و فروش ماهی می باشد که با حمایت صیادان عزیز چندین خانواده از این راه کسب روزی حلال می نمایند.

۳- با صرف حدود شش ماه وقت و سرمایه گذاری نصف خرید قایق موتوری با یادگیری مهارتهای نجاری،جوشکاری، کابینت سازی، کاشی کاری، بنایی و غیره در موسسات فنی حرفه ای می توان چندین شغل مناسب در روستا ایجاد کرد.

و دهها شغل  کوچک و بزرگ دیگر

صلاح نمی دانم در این مورد مطالب را گسترده تر کنم اما با امکان سرمایه گذاری های کلان در حد یک لنج(بیش از پانصد میلیون تومان)، می توانیم در روستای خود کارخانه های لنج سازی، یخسازی، قایق سازی، تور و طناب سازی، ظروف یکبار مصرف و غیره احداث نمائیم.

بنده در زمینه مشاوره تخصصی تمام سرمایه گذاری های کوچک و بزرگ صنعتی در روستای دیوان حاضر به همکاری بوده و جهت رشد و شکوفایی روستای خود مشاوره فنی رایگان را به تمام همشهریان ارائه می نمایم.(با تجربه ۱۲ سال کارشناس ارشد ساخت، پروژه و نگهداری و تعمیرات در صنایع نفت و گاز،  یخسازی، مخازن و …)

چه زیباست که شما بازدید کننده محترم، نظرات و پیشنهادات خود را در این زمینه با دیگران به اشتراک بگذارید.

نوشته شده توسط ناصر دیوانی پور در شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳ ساعت ۳:۱۲ ب.ظ

۱۰ نظر

  1. 0

    با سلام :
    در دیداری که اینجانب از دیوان داشتم شنیدم که ماهیگیری سخت شده ومانند گذشته نیست، ماهی با صید بیرویه کم شده وباید مسافتهای طولانتری به دریا رفت تا بتوان ماهی صیدکرد،حرف شما به جا وآینده نگری است تا اگر خدای نکرده صید از این هم کمتر شد مشاغل دیگر در روستا باشد تا زندگی اهالی تامین گردد.در دیوان نیاز به مغازه میوه وتره بار است تا سود آن به جیب اهالی برود وسرمایه زیادی هم نمی خواهد،که دویا سه خانواده از این راه امرار معاش بکنند،مشاغل دیگری از قبیل پرورش طیور از جمله شتر مرغ وبلدرچین ودهها مشاغل خانگی دیگر که جا وسرمایه اندکی می خواهد.
    به امید سر بلندی اهالی دیوان

  2. 0

    با سلام و خسته نباشید
    واقعا در مقایسه با روستاهای دیگه از نظر کارآفرینی به یک عقب افتادگی عجیب ودرخور تامل دچاریم ‘ آقای دیوانی پور شما هم بهتره که وقت مشاوره دادن به فکر مشاغلی باشید که تو خونه بشه انجامش داد چون تو این روستا کاری که نیاز به زمین وساختمون جداگونه داشته باشه نیازی به مشاور نداره ‘ یه سیمرغ لازم داری که بتونی با کمکش هفت خوان رو رد کنی و به یه تکه زمین برسی .
    اینم حرف آخر من به کسی که میخواد تو این روستا کارآفرینی کنه:
    خداقوت رستم !!!

  3. 0

    با سلام خدمت تمام عزبزان
    اولا مهندس جان ممنون از دل سوزی و به فکر ولاتی بودنت خدا حفظت کنه.
    دوما حرفی داشتم با دوست عزیزی که فکر میکنه تو این دنیا و این روزکار بازم واسه هر کاری تو این روستا باید سیمرغ داشت. نه عزیزم اولا بدون سیمرغ هم میشه دوما اکه هم لازم باشه نباید کفت. جون جمله منفی بوده و به دور از اهداف و فلسفه این مطلب می باشد.سوما سیمرغ ما باید همان تلاش ماست .دوستان هر وقت عزم کاری رو کردید به خدا توکل کنید و حرکت…

  4. 0

    با سلام مجدد
    فکر نکنم نظرم رو جوری نوشته باشم که این برداشت بشه ازش ! اگه درست خونده باشید متوجه میشید که منظور من گرفتن زمین برای انجام مشاغل مختلف بود که تجربه نشون داده یه جورایی به غیر ممکن نزدیکه ‘ وگرنه یکم مطالعه و تحقیق کافیه برای اینکه کارهای پر درآمدی شکل بگیره
    از نوشتن این نظر ‘ منظور خاصی داشتم که فکر کنم خود آقای دیوانی پور هم فهمید حرفم چیه و روی سخنم باکی! !!

  5. 0

    سلام بر تمامی دوستان و همشهریان عزیز
    از نویسنده مطلب آقای دیوانی پور تشکر میکنیم. موضوع بسیار مهم و پر ارزشی است.
    تک شغلی (صید و صیادی) در دیوان ما همانند تک محصولی بودن کشور ما یعنی نفت است. اگر نگاهی گذرا به دیوان بیندازیم چهره روستا نشانگر فقر در معماری و بنایی است. این کژی و کاستی ها محصول بی هنری ماست که حاضر نیستیم سینه ی قایق را ترک کنیم و هنر بنایی بطور اعم(کاشی کاری، موزاییک کاری،نجاری، آلومینیوم سازی )و ده ها هنر و صنعت دیگر را یاد بگیریم. این درد ذهن ما را به جاهای دیگر هم سوق میدهد. بطور مثال : باید بررسی کرد که شاغلان ما در بخش دولتی و در مرکز شهرستان چه میزان است؟ و چرا فقیرترین روستا در داشتن کارمند هستیم. چرا باید یک معلم زن داشته باشیم؟!!معضلات زیاد است. خیلی عقب افتاده ایم . بیش از آنکه تصورش را بکنید.دیر داریم از خواب بیدار میشویم.
    در اینده نزدیک اینجانب سعی خواهم کرد دراین وادی مقاله ای در مروارید دیوان منتشر کنم.
    از نوشتار زیبای تمامی کاربران که چه زیبا و ادیبانه به این موضوع مهم پرداخته اند کمال تشکر را دارم.
    من خیلی خوشحال شدم زمانی که میبینم چه استعدادهایی داریم اما از آن بی خبریم.درود بر همگی شما جوانان پر دغدغه دیوان.
    از همگی شما صمیمانه دعوت میکنیم جهت نوشتن مقالات و مشکلات روستا با سایت مروارید دیوان همکاری کنید.
    مستدام باشید
    یوسف دیوانی
    http://divani.blogfa.com/

  6. 0

    نظرات دوستان پر واضح است ، یکی دلسوزی میکند ، یکی همکاری و آن دیگری از آن سو همدردی …
    گر بگوییم مسئولین سر در جیب فرو برده اند و مشغول به خود ، ثقیل است و گزافه گویی …
    لذا از آن دور میشویم و در حد خود سخنسرایی میکنیم.
    در این برهه از زمان ، که ما گرد و غبار قافله ای که از ما سبقت گرفته ، چشمانمان را به اشک انداخته و بر هیچکس پوشیده نیست ، عقب ماندگی ما ، بالاخره ، افضل ٱن این که به خود آییم و تفکر کنیم.
    چه بسیار مطلب را به جا دیدم …
    افرین بر کاتب این مطلب …
    بنده سن و سالی ندارم ، همین بس که بگویم تنها دو دهه بر این زمین خاکی زیسته ام ،
    اما از دیرباز با دوستان همفکر خود بدین مسئله پرداخه بودیم .
    احتمالا همه ی آراء دوستان ، شدنی است.
    اما بنده توصیه ای دیگر دارم ، و از کاتب مطلب ، مهندس محترم ، راجع به موارد اداری و خاص آن ، که بنده و عوامی امثال بنده از آن اطلاع ندارند طلب کمک دارم.
    کشاورزی
    بله درسته ، در صورت داشتن بودجه ای در حد متوسط ، کشاورزی بهترین شغل آزاد میتونه باشه ، بدون در نظر گرفتن مشکل آب ، این بهترین گزینه هست.
    – بذر اصلاح شده ی انبه : که به چهای ثمر دادن پس از ۸ سال ، پس از یک سال به ثمر مینشیند.
    – لیموترش چهار فصل که با وجود اب بهترین نوع درخت از نظر ثمر دادن خواهد بود
    – بذر اصلاح شده کنار ( کنار دانه درشت ، یا کنار دبی )
    – انواع انجیر ها
    – انواع بذر اصلاح شده ی نخل
    – الوورا ( آلوئه ) olovera. . از انواع خاصی که به همراه وام کشت ارائه میشه
    – بذر انار اصلاح شده
    – اناناس
    – کلم و کاهو و انواع فلفلها
    – انواع سبزی ها
    – انواع هویج ها
    – کشت قارچ
    و موارد فوق العاده ی دیگری که اگر در مورد سوده دهی آن تحقیق کنید به نتائج مبهوت کننده ای بر خواهید خود.

    و این در صورتی است که برای شروع ان نه تنها هزینه ی کمی لازم است ، بلکه میتوان در خانه نیز کشت کرد . تنها چیزی لازم است ، همت سابقونی است که اقدام میکنند و با هم بودنشان.
    کافیست چند نفر شروع کنند و مشاهده کنند که چگونه کشاورزی بین اهالی دیوان شیوع پیدا خواهد کرد ، پیشه ی چند دهه پیش روستای خودمان ، پیشه ای که تعدادی از روستاهای اطراف هنوز بر آن مانده اند، اما زمانی به علت کمبود آب و قحط سالی از دیوان گرفته شد و مردم رو به دریا آوردند…
    غم انگیز است که همچین کار پر مشقتی ، را بر دریا ترجیح داده اند …
    داستان طولانی است و مسائل فراوان و وقت ، مضیــَّق…
    بنده با وجود تنگی وقت قصد د داشتم مطلبی در این باره تایپ کنم که مشاهده کردم کسی گوی سبقت را از ما گرفته …

    گر خطا گفتیم ، اصلاحش تو کن * مصلحی تو ، ای تو سلطان سخن
    – کیمیا داری که تــــبدیـــلش کنـــــی. * گرچه جوی خون بود نیلش کنی

    1. 0

      سلام خدمت دوست عزیز

      سخنان حضرتعالی اینقدر شیرین، جذاب و ادیبانه است که اگر سن خود را بازگو نکرده بودید، می پنداشتم که یک ادیب و متفکری که حداقل چهار دهه از عمر خود را در این راه سپری کرده اظهار نظر نموده است. جای بسی افتخار و مباهات است که روستای من همچون جوانی را در خود پرورانده است که با سن کم حتی از بزرگان نامی سخنان گویا و دلنشین تری می نویسد. بله عزیز من یکی از مشکلات اساسی کشاورزی در منطقه ما کم آبی یا بهتره بگویم بی آبی است. محصولات گلخانه ای در منطقه با توجه به علم روز قابل کشت بوده و با سرمایه گذاری و احداث آب شیرین کن(یا خرید آب) می توان چندین گلخانه راه اندازی نمود. بایستی با حمایت جهاد کشاورزی و اخذ وام های کم بهره که بیش از هفتاد درصد حجم سرمایه گذاری شامل می شود. در این زمینه گام برداشت، در ابتدا بایستی خاک و آب محل مورد نظر مورد آزمایش قرار داد تا از غنای آن منطقه اطمینان خاطر داشته باشید، بعد با احداث گلخانه( هزار متر مربع حدود بیست تا سی میلیون تومان)، در کمتر از یک ماه می توان گلخانه را به بهره برداری رساند.
      پس در ابتدا بایستی با کارشناسان جهاد کشاورزی مشاوره های لازم را انجام دهید. جهت محاسبات خرید، بازاریابی و فروش و دیگر محاسبات در خدمت شما هستم.

    2. 0

      تشکری که از شما در باطن دارم را ، هیچ جمله ای برای بازگوکردنش نیافتم.
      حروفی را که بر هم چیده اید ، گویای بزرگواریتان بود.

      از حیث اینکه امسال کنکور دارم ، از همکاری با سایت معذورم .
      نام واقعی یا کنیه ی بنده ، نامی نیست که مشاهده میکنید.
      بنده از زمانی که وبلاگ « خشمه » متولد شد ، از بازدیدکنندگان ثابتش بودم ، مدتی خود وبلاگ داشتم اما در آن زمان هنوز اینترنت حلزونی داشتیم ( Dialup ) و مخاطب وبلاگ ، بسیار اندک و محدود! و بنده دیگر ادامه ندادم . اما در این حوزه همیشه فکر کردم که معلوماتم در حال هدر رفتن هست و مجالی برای بازگو کردن ندارم که مروارید دیوان این بهانه را از بنده گرفت!
      اری ، بگذار اگر عملی نمیتوانیم ، تئوری وارد شویم.
      اگر حقیقی نمیتوانیم ، مجازی عمل کنیم.
      بگذار اگر مجری نیستیم ، مجریان را نقد کنیم .
      ….
      بنده حتم دارم که با ادامه ی صحبت هویت بنده مشخص خواهد شد.
      چون هنوز سن اینجانب به این حرفها قد نمیدهد…
      لذا به این اندک اکتفا میکنم.
      و إن شاء الله مطالبی را در خور دیوان و اهالی آن به مدیر سایت خواهم فرستاد که پس از تایید منتشر خواهد.

  7. 0

    سلام
    ناصر جان اینکه به منظور انعکاس مسائل مربوط به روستا تون سایت ایجاد کردین و مرتب اونو به روز میکنین بسیار قابل تحسین است
    با یه نظر گذری به مطالب مشخصه که مثل قدیم دغدغه پیشرفت روستا تون رو داری و برات آرزوی موفقیت میکنم
    قربانت داوود

  8. 0

    با سلام
    جناب آقای شمد واقعا پیشنهاداتتون عالی ‘ کم هزینه و عملی هستن

    1. 0

      مژده باد دوستمان را ، گر که در شرفش بودم تو را به صبر دعوت مینمودم
      دور از انتظار نیست که همچین آراءی هم یافت شود.
      ننگر به سن من که در این وادی مجازی ، پیر گشته ام …
      مژده ای دارم برایت دوست من ، امیدوارم که شما هم به جمع ما بپیوندید .
      تعدادی از جوانان با نظارت مهندسینی زمینی به مساحت ۲ هکتار در در سمت خشمه ، خریداری نموده و اگر مورد تایید شورا و دهیار محترم قرار گیرد ، قرار است ، شروع به کاشت الوئه‌ورا کنند.
      ۲ هکتار ظرفیت کاشت ۲۴هزار نهال الوئه‌ورا را دارد ، بنده نیز همین قصد را دارم اما با ارقامی کوچکتر…
      سالانه هر الوئه‌ورا ۲ بچه نهال به صورت طبیعی کنارش بیرون می آید که خود ارائه دهنده ی اولیه ای که الوئه‌ورا از پیش وی خریداری شده ، اقدام به خرید نهالهای کوچک شما میکند. هر نهال ۶۰۰ تومان و برگهای الورا را با تقریبا همچین قیمتی از شما ، کیلویی میخرد .
      که جمعا ، آمار حیرت انگیزی به دست می آید . فراموش نکنیم که اینها فقط امار و ارقامی است رو برگه ، باید شروع کرد و دید….
      باید از این بین فهمید که :
      با دو هکتار موقعیت اشتغال برای حداقل ۵ نفر فراهم میشود.

  9. 0

    عرض سلام خدمت دوستان بخصوص بردارگرامی شمد جهت اشتغال وکارآفرینی پیشنهاد خوبی ارائه داده اید وتشکر میکنم از نویسنده مقاله جناب مهندس اما ی حساب دو تا جهار تا داشته باشید بعد به فکر اشتغال زایی باشید تو این روستا نگاهی به اطرافمان بیندازیم بعد به فکر گرفتن زمین باشیم به چند نفر تا الان زمین جهت کار وساخت ساز واشتغال زایی واگذار شده از اطراف جاده گرفته تا …..و نگاهی هم ب روستاهای همجوارمان شناس وبستانه بیندازیم وتفاوت را احساس میکنیم خودمان را گول نزینم ما به کجا میرویم روستاهای همجوار به . ممکن است سوال پیش بیاد ک ما نخواستیم ودنبالش نبودیم ن اینطور نیست بنده تا جایی ک اطلاع دارم ازمرغداری گرفته تا تور بافی و کارواش ساختن چند دهنه مغاره اما همش از دهن مسؤلین روستا کلمه نه بیرون اومده به قول دوستمون سیمرغ بشی تا مجوز بگیری اما من میگم سیمرغ نمیتونه تو این روستا از مسئولین مجوز ساخت وساز … بگیره مگر اینک طرحی داشته باش واز مسئولین بالا مجوز بگیره دوستان عزیز از اینکه اسائه ادب نمودم پوزش می طلبم امیدوارم خدواند به همه شما بزرگوارن ک پیشنادهای خوب وسازنده جهت پیشرفت وعمرانی روستا دادید توفیق روز افزون عنایت بفرمایید به امید دیوانی آباد

    1. 0

      وافقم ….

  10. 0

    باعرض سلام چرادرموردپرورش ماهی دردریا اما درقفس مطلبی عنوان نکردید,چون بسیارکارامدمیباشد,

    1. 0

      علیک سلام علی آقا

      اولین باری است که چنین مطلبی مطرح می شود. شاید فراموش کرده ام. اطلاعات دقیقی در این زمینه ندارم اما فکر کنم نوع ماهی و قیمت فروش آن خیلی مهم است. به دلیل اینکه ما با سرمایه گذاری ۲۰ میلیون تومان می توانیم وسایل صید ماهی(وسیله و ابزار) را فراهم و صیادی کنیم، سرمایه گذاری و نگهداری و تعمیر این وسایل و ادوات در کنار یا وسط آب دریا هزینه زیادی می خواهد در صورتی که نمونه آن دیده اید مطرح کنید انشاالله با بررسی می توان فهمید به صرفه خواهد بود یا نه؟

اولین« قبل بعد  » آخرین 

دیدگاه

*